مثقال



امروز مشغول وب گردی بودم که پسر هم اومد پیشم، همینطور مشغول شیطنت بود و نمی ذاشت کارم رو انجام بدم. چندبار محکم ضربه زد روی لپ تاپ که شاکی شدم و سرش داد زدم و از روی صندلی گذاشتمش روی زمین. اون هم سریع با یه سرعت خاص رفت و سریع دوشاخ لپ تاپ رو از پریز کشید بیرون. باتری لپ تاپ هم که مدّت هاست خراب شده و با برق مستقیم کار می کنه! حسابی شاکی شدم و یه توسَری هم بهش زدم. چند ثانیه بعد دیدم صفحه ی گوشی روشن شد و صدای اذان در اومد. کمی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که اگه لپ تاپ روشن بود، ممکن بود حالاحالاها نرم برای خوندنِ نماز امّا با این کارِ پسر، دیگه لپ تاپ رو جمع کردم و رفتم برای وضوگرفتن و نماز خوندن.
اعصابم که آرومتر شد رفتم و پسر رو بوسیدم و ازش معذرت خواهی کردم، احساس می کردم اون هم با این سن و سالش باهام قهره. چندبار ذوقش کردم و بوسیدمش، بعد هم دیدم دوباره لبخند اومد روی لبش و خوشحال و خندون شد.
کاش بفهمم هر اتفاقی که مطابق میل من نیست، دلیلی بر بدبودنِ اون اتّفاق نیست.
کاش مثل کودکی انقدر ساده و بی منّت می بخشیدم :)

همیشه شروع کردن، کار سختی هست. امیدوارم بتونم با توکّل بر خدا خوب شروع کنم و تا تهش برم. اسم وبلاگ برگرفته از آیه ۷ و ۸ سوره زال هست. تلاش می کنم از هر چیزی بنویسم امّا در هر مطلب سعی کنم به اندازه ی یک مثقال هم که شده، درس و عبرت و پندی رو بکشم بیرون که اگر هر فردی گذرش به این وبلاگ افتاد، بی حاصل از این جا نره!
سال هاست از این وبلاگ به اون وبلاگ مهاجرت کردم، امّا تهش به این رسیدم که دل نوشته ها و روزنوشت های شخصی من دردی از کسی دوا نمی کنه که هیچ، شاید دردی هم به دردهای اون فرد اضافه کنه. در این وبلاگ همه چی قرار می گیره از معرفی کتاب، تیکه های کتاب و سخنرانی ها، روزنوشت های موثر، عکس نوشت ها، فیلم و کلیپ و کلا هر چیزی که نویسنده احساس کنه برای خودش و مخاطب مفیده.
امیدوارم به یاری خدا و امام زمان، وبلاگ پربرکتی باشه و اگر ثوابی هم در اشتراک این مطالب وجود داره، هدیه می کنم به امام مهربانی ها امام زمان که ان شاء الله ظهورش نزدیکه :)

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها